حرفهایی از جنس یک رنگی ، از همه جا از هیچکس

با خدا بودن ژست خاصی نداره

در میکده دوش زاهدی دیدم مست
تسبیح به گردن و صراحی در دست
گفتم ز چه در میکده جا کردی؟ گفت
از میکده هم به سوی حق راهی هست

شیخ بهایی

۱۸ شهریور ۹۶ ، ۲۰:۱۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین

جمعه مثل یه تروجانه

جمعه دقیقا شبیه یه تروجانه، روزی که وارد روزهای هفته شد همه فکر میکردن یه روز تعطیل خوبه، اما دقیقا شد دلگیرترین روز هفته، یک روز مونده به شنبه، با یک غروب تنگ که تا سر حد مرگ میتونه اشکتو در بیاره.

۰۳ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین

جایی برای زنده بودن، تنها دل آدم‌هاست

از یه جایی به بعد دیگه گیر نمیدی، نه واس اینکه بی‌غیرت شده باشی نه، واس اینکه دیگه اون قسمت از مغزت خسته شده!
۰۲ آذر ۹۵ ، ۲۰:۱۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین

رفیق من، من که رفیقی ندارم!


یه زمانی خیلی رفاقت میکنی، انقدر عمیق مرام و معرفت میذاری که انگار از پوست و گوشت و استخون خودته، انقدری که حس میکنی براش عزیزی و حتی یه لحظه نبودنت زندگیشو به تشویش میندازه، یه روزی یه جایی میخوای یه کم فقط یه ذره خودتو دور کنی، اون‌وقته که میفهمی نه تشویشی در کاره و نه هیج خلل دیگه‌ای، زندگیشون به همون سبک قدیمی خوب و خوش داره سپری میشه و بود و نبودت هیچ فرقی نداره، اون‌جاست که دیگه از رفیق بودن خسته میشی

۰۱ آبان ۹۵ ، ۱۹:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین

دیگه نمیخوام رفاقت کنم

یه زمانی میگفتن رفیق اونیه که شمارش از بالای لیست پیام‌ها و تماس‌هات کنار نره، حالاچی؟ حالاهم رفیق معنیش همونه؟
۲۶ مهر ۹۵ ، ۲۲:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین

هیچکی اندازه یه برنامه‌نویس فلسفه حلقه‌رو نمیدونه

دلم یه لوپ می‌خواد، ازون بی‌نهایتاش، از همونایی که میندازنش دور انگشت دست چپشون!


۰۳ مهر ۹۵ ، ۲۰:۰۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین

ورق‌های بی‌هدف

این‌روزها کتاب میخرم، یک فصل میخونم، بعد یه نشونه میذارم که دفعه بعد یادم نره کجا بودم و بعدش کاملا یادم میره باید کتابو تمومش کنم
۰۸ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۳۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین

غروب جمعه‌ست دیگه

فرقی نداره چند سالته، فرقی نداره مردی یا زن، فرقی نداره تو یه شهر شلوغی یا خلوت

غروب جمعه همیشه غروبه، حتی وقتی میخوای وانمود کنی همه چی خوبه و شاده

غروب جمعه دقیقا همون لحظه‌ایه که همه چی آرومه و تو دلت نمیخواد این‌طوری باشه


۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۴۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
امیرحسین

یادش بخیر


یه روزایی بود که میگفتم:

یک برنامه‌نویس هرگز لپتاپش رو خاموش نمیکنه

حالا ببین به چه روزی افتادم که دکمه‌های لپتاپم محتاج گردگیرین

۳۰ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین

دلم!


فکر می‌کردیم با برنامه نویسی میشه همه چیزو بدست آورد، جواب هر مساله رو

اما نمیدونستیم دلتنگی هیچ راه حلی نداره حتی تو بزرگترین پردازنده دنیا...

۲۱ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
امیرحسین