ارزش اشک مادرم رو نداشت
...
به وبلاگ من خوش آمدید
اینجا شاید نتونم هرروز حرف بزنم اما هرموقع حرفی داشته باشم میزنم ، دلم میخواد حرف های دلم رو بنویسم ، از هر دری سخنی بگم ، راجع به هرچی که میخوام حرف بزنم ، پس اگه حسش رو داری ، اگه با تنوع مطالبم مشکلی نداری ، اگه خواننده واقعی هستی خوشحالم کن با نظراتت
طبقه بندی موضوعی
-
آموزشی
(۲) -
دلنوشته
(۴۷) -
لینوکس
(۲) -
برنامه نویسی
(۲) -
اخبار
(۱) -
موضوع دلخواه
(۱۰) -
خاطرات
(۲) -
اشعار شعرا
(۴) -
شرح در تصویر
(۲) -
شخصی
(۱۳)
بایگانی
- شهریور ۱۳۹۶(۲)
- آذر ۱۳۹۵(۱)
- آبان ۱۳۹۵(۱)
- مهر ۱۳۹۵(۲)
- شهریور ۱۳۹۵(۲)
- مرداد ۱۳۹۵(۳)
- خرداد ۱۳۹۵(۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۵(۵)
- اسفند ۱۳۹۴(۴)
- بهمن ۱۳۹۴(۱)
- دی ۱۳۹۴(۲)
- آذر ۱۳۹۴(۴)
- آبان ۱۳۹۴(۳)
- مهر ۱۳۹۴(۴)
- شهریور ۱۳۹۴(۱۰)
- مرداد ۱۳۹۴(۵)
- تیر ۱۳۹۴(۲)
- خرداد ۱۳۹۴(۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۴(۳)
- خرداد ۱۳۹۳(۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۳(۱۴)
- مهر ۱۳۹۲(۴)
- شهریور ۱۳۹۲(۱)
آخرین مطلب
-
۹۶/۰۶/۱۸با خدا بودن ژست خاصی نداره
-
۹۶/۰۶/۰۳جمعه مثل یه تروجانه
-
۹۵/۰۹/۰۲جایی برای زنده بودن، تنها دل آدمهاست
-
۹۵/۰۸/۰۱رفیق من، من که رفیقی ندارم!
-
۹۵/۰۷/۲۶دیگه نمیخوام رفاقت کنم
-
۹۵/۰۷/۰۳هیچکی اندازه یه برنامه‌نویس فلسفه حلقهرو نمیدونه
-
۹۵/۰۶/۰۸ورقهای بیهدف
-
۹۵/۰۶/۰۵غروب جمعهست دیگه
-
۹۵/۰۵/۳۰یادش بخیر
-
۹۵/۰۵/۲۱دلم!