حالم ازون آدمایی که تازه به دوران رسیدن بهم میخوره ، از آدمایی که وقتی پشت میزشون نشستن حرفای قشنگ میزنن و شعار میدن کرور کرور و وقتی پای میدون میرسن جا میزنن بهم میخوره ، حالم ازون بالادستیایی که همه جا زار میزنن که به ما کمک کنین تا هوای زیر دستمون رو داشته باشیم اما در پشت پرده خبری از هواداری نیست ، بدجوری بهم میخوره !

حالم ازون آدمایی که پول روی پول میذارن و پاشون رو شونه های قشر کارگره و باهاش پز میدن به هم میخوره !

من مشکل دارم یا شما هم همینطورین ؟

دلم پره از اون آدمای خوش پوش و اتو کشیده که تا حالا رنگ غبار روی دستشونو زیارت نکرده اما وایسادن که حق دستای روغنی یک کارگر رو پایمال کنن ، من با این آدما مشکل دارم ، من مشکل دارم با اون رئیسی که به خاطر ده دقیقه تاخیر اول صبح ، یک روز کارگرش رو توبیخ میکنه و اما وقتی سر ظهر ، وقتی کارا تموم شده ، وقتی آفتاب داره مستقیم میزنه و نمیتونی دستت رو کف آسفالت نگه داری ، وقتی سرویس دیر میکنه و یا اصلا نمیاد و کارگر بخت برگشته باید کل راهو پیاده بره چون پولاشو واس خرج بچش و خونوادش پس انداز کرده ، اصلا بهش توجهی نمیکنه ، من مشکل دارم !

من بدم میاد ازون بچه خوشتیپای توی ماشینای با کلاس که وقتی یه آدم با دستای روغنی دست رو کاپوت ماشینش میذاره تا یکم خستگی در کنه و اون آقا خوشتیپه باهاش دعوا میکنه ، من بدم میاد ، آره من بدم میاد از کسایی که حرمت دستای پینه بسته یک آدم شریف رو نگه نمیدارن.

من مشکل دارم یا شما هم همینطورین ؟

من ، دلم میخواد برم دم گوش اون خوشتیپ و خوش کلاس بگم : بشر ، آدم ، اگه تو بابات پول روی پول گذاشته ، اگه تونستی الآن تو آرامش باشی ، اگه انقدر دستت بازه که هفته به هفته کرم مرطوب کننده برند و  گرون قیمتت رو عوض کنی تا دستای نازک نارنجیت خشکی نزنه ، واس اینه که هزار تا دست سر دستگاهای کارخونه پدرت پینه بست تا تو به اینجا برسی ، تا تو بشینی لب ساحل و از زیر عینک آفتابی اصلت دنیارو اون طوری ببینی که دلت میخواد ، نه اون شکلی که هست ، آره واس تو همه چی آرومه چون همین حالا تو یه خونه پایین شهر ، شاید زیر پله یه ساختمون ، اوضاع خیلی خرابه چون پول درمان بیماری یه بچه تو جیب پدرش نیست ، تو حالت خوبه چون اون کارگرت که رفته تو فکر داره از جون برای خط تولیدت مایه میذاره و ساعتای اضافه کاری رو با تموم خستگیش وای میسه چون میخواد یه حلقه خیلی خیلی معمولی واس نامزدش بخره ، آره حاجی ، تو حالت خوبه چون حال خیلی هارو گرفتی !

پ.ن : حالم از اقلیت آدمای تو محل کارم بهم میخوره ، چه بسا متاسفم که اکثریتشون رو هم درک نمیکنم .

پ.ن : خدایا کمک کن هیچ وقت نشم ازونایی که حرفای قشنگ میزنن اونم فقط پشت سیستمشون ، انسانیت رو در من نکش.