بنام نویسنده انشای زندگی

شاید اون روزی که معلم موضوع انشارو مشخص کرده بود ، هرگز به اهمیت این موضوع فکر نکرده بودم.یعنی حتما فکر نکرده بودم چون الآن هیچی ازون انشا یادم نمیاد!

موضوع انشای اون روز برای همه ما اتفاق افتاده ، یعنی برای هرکسی که به مدرسه رفته باشه و درس انشا رو گذرونده باشه قطع به یقین پیش اومده.

دوست دارید در آینده چه کاره شوید ؟

امروز وقتی این سوال به ذهنم رسید درجا یاد اون انشا افتادم ، انشایی که در دوره دبستان نوشته بودم و قطعا نمره خوبی گرفته بودم :))

ولی امروز اصلا یادم نمیاد که متن انشا چی بوده ! 

مهم نیست که اون روز چی نوشتم مهم اینه که الآن برای این سوال چه جوابی دارم ! با خودم فکر کردم خوب برای اینکه بتونم جواب این سوال رو بدم باید ببینم چه تخصص هایی تا کنون کسب کردم. گفتم خوب من از همه کارهای دنیا ، کارهایی رو که انسانهای عادی انجام میدن بلدم ، یعنی کارهایی که توی دنیای امروز بعنوان تخصص به حساب نمیاد. منظورم کارهایی مثل رانندگیه، خوب بیست سال قبل اگر کسی رانندگی بلد بود میتونست خیلی خوب پول دربیاره ولی الآن این شغل نه وجهه خوبی داره نه درآمد خوبی !

هرچند که رانندگی هم به نوبه خودش یک حرفه محسوب میشه و رانندگان حمل و نقل عمومی و یا ماشین های سنگین انسان های زحمت کش و محترمی هستن.

بعد رسیدم به کارهایی که اگه توشون مهارت داشته باشی یک تخصص به حساب میاد. تنها چیزی که به ذهنم رسید ، کسب و کار در زمینه رایانه و اینترنت بود ! درسته من فقط امور کامپیوتر و برنامه نویسی و وب رو خوب میشناسم و بلدم ، ههه! عجب آدم پر مهارتیم من !!!

نه این جوری نمیشه ، با این توانایی ها به این راحتی نمیشه به یک کار خوب و درآمدزا فکر کرد !

ولی مطمئنم که میتونم توانایی هام رو بیشتر کنم و شروع کنم به یه کار خوب :))

البته ناگفته نماند که یک هفته ای میشه که شروع کردم ، یعنی کردیم ! فعلا یک تیم طراحی و توسعه نرم افزار تو زمینه دسکتاپ و وب راه انداختم که امیدوارم به زودی خبرهای خوبی از پیشرفت و تحویل پروژه هامون براتون بذارم .

شماهم اگه بانظرم موافقین و یا مخالف میتونین تو بخش نظرات اعلام کنین.

ما انتقاد پذیریم !